شلمچه
| ||
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه |
بس که از غما ملولم ، بس که از گریه ها خیسم
شِکوه دارم از تو اما نمی تونم بنویسم
گفته بودی روز جمعه خبر خوبی میارن
آخه تقویم های دنیا هزار تا جمعه دارن
جمعه های بی نشونی جاده های آسمونی
نعش خورشید روی ابرا ردّ یک پیراهن خونی
ای قرار عصر جمعه ، ای شکستنی تر از دل
خیلی وقته بی قرارند شهرای شرقی کاهگل
خونه های کاهگلی مون شب و روزو می شمارن
درای چوبی کهنه غیر تو کسی ندارن
پا بذار تو کوچه هامون ای غریب بی نشونه
شبای روشن جمعه شبای نذری پزونه
پا بذار تو کوچه هامون روی تقویمای پاره
روی برگای سیاهی که هزار تا جمعه داره
(عبدالجبار کاکایی)
اللّهُمَّ عَجِّل لِـوَلیِّکَ الفَرَج
[ جمعه 85/8/19 ] [ 2:46 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
لینک های ویژه
آرشیو مطالب
صفحات دیگر |
[قالب وبلاگ : صالحون] [Weblog Themes By : salehon.ir] |