شلمچه
| ||
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه |
تا چفیه به دور گردن اندازی می جنگی و مثل شیر می تازی می جنگی و باز آسمانها را معراج و تمام کهکشانها را با همت خویش نور می بخشی یا در شب جبهه شور می بخشی می جنگی و جبهه شور می گیرد با رزم تو کرخه نور می گیرد می جنگی تا خدا به دست آری بی واهمه سر به دار بسپاری سر را کف دست خویش می گیری جان می بازی ولی نمی میری بی ترس از آنچه در سبو داری آماج گلوله سینه می سپاری در حادثه با کسی نمی سازی حلاجی و روی دوش خود داری [ جمعه 91/1/25 ] [ 11:53 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ]
[ نظرات () ]
چفیه یعنی باز گمنامی شهید
از شهیدستان گمنامی رسید
گرچه نامش از زبانها دور بود
استخوان پیکرش پر نور بود
چفیه را سنگر نشینان دیده اند
چفیه را گلها به خود پیچیده اند
چفیه امضای گل آلاله هاست
چفیه تنها یادگار لاله هاست
چفیه رو انداز گلها بوده است
طایر پرواز دلها بوده است
چفیه تار و پود اشکی بی ریاست
مرهم زخمان شیر کربلاست
چفیه را زهرا(س)به گلها هدیه کرد
چفیه را اشک شهیدان چفیه کرد
چفیه ها بوی شهادت می دهند
بوی دوران شرافت می دهند
چفیه یعنی باز گمنامی شهید
با هزاران ناز عطرش می رسید
عطر گمنام عطر یاس ساقی است
چفیه هم مانند چادر خاکی است...
[ پنج شنبه 90/11/27 ] [ 3:58 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
لینک های ویژه
آرشیو مطالب
صفحات دیگر |
[قالب وبلاگ : صالحون] [Weblog Themes By : salehon.ir] |