سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شلمچه
 
لینک دوستان

 

داشت صبح می‌شد . از دیشب که عملیات کرده بودیم و خاکریز را گرفته بودیم داشتیم با دوستم سنگر درست می‌کردیم . بسیجی نوجوانی آمد و گفت: «اخوی ! من نگهبانی می‌دادم تا حالا، می‌شه توی سنگر شما نماز بخونم؟» به دوستم آرام گفتم: «ببین، از این آدم‌های فرصت‌طلبه ، می‌خواد سنگر ما رو صاحب بشه.» آرام زد به پهلویم و به نوجوان گفت: «خواهش می‌کنم بفرمایید.» از سنگر آمدیم بیرون و رفتیم وضو بگیریم . صدای سوت … خمپاره … سنگر … بسیجی نوجوان … شهادت ... دوستم می‌گفت: « خیلی فرصت‌طلب بود »


[ یکشنبه 91/3/21 ] [ 10:27 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
 

قسم به نام شلمچه که لنگری ای عشق

ترنم شب میثاق سنگری ای عشق

دلم به یاد شمیمت بهانه می گیرد

بسان مهره ماری ، چه ره زنی ای عشق

به هر دری که زدم هاتفی ندایم داد

کلید حل معمای باوری ای عشق

دلیل ما به قیامت تویی و باز تویی

طریق غیر خدا را تو کافری ای عشق

تو حرف اول فتحی به جبهه رمز شدی

تو نام کامل زاهرای اطهری ای عشق

صفرعلی مرادی
 

[ شنبه 88/1/29 ] [ 11:29 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
طراح قالب
امکانات وب


بازدید امروز: 96
بازدید دیروز: 85
کل بازدیدها: 1440208