سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شلمچه
 
لینک دوستان
بسم الله الرحمن الرحیم
علی تجلایی در روز پنجم مرداد ماه سال 1338 در تبریز دیده به جهان گشود. در سال 1344 قدم به عرصه علم و دانش نهاد و موفق به دریافت دیپلم از دبیرستان تربیت تبریز گشت. از سال 1356 فعالیتهای مبارزاتی خود را آغاز نموده، پس از مدتی توسط ساواک دستگیر شد. در سال 1358 وارد سپاه پاسداران شدو در لباس سبزگونه دشت شقایق، به عنوان مربی آموزش پادگان سید الشهدا (ع) انجام وظیفه نمود. برای مبارزه با نیروهای ضد انقلاب به کردستان رفته، سپس در مهاجرت به افغانستان، اولین مرکز آموزش فرماندهی مجاهدین افغانی در داخل کشور افغانستان را تأسیس نمود. با شروع جنگ تحمیلی به ایران بازگشت و در نبرد دهلاویه و حماسه سوسنگرد با عنوان فرمانده عملیات و معاون عملیاتی سپاه شرکت کرد. در طول سالهای جنگ تحمیلی و در جبهه‌های پیرانشهر در عملیاتهای بسیاری شرکت نمود و مسئولیتهای مختلفی را بر عهده گرفت. او به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه خاتم (ص) در تاریخ 25/12/1363 در شرق دجله و در عملیات بدر، بر اثر اصابت تیر به ناحیه قلب، به ملکوت سرخ شهادت رسید.
(1)
1- منبع:کتاب ستاره بدر
پاسدار دلاور اسلام شهید علی تجلایی 
قبل از شروع مراسم عقد ، علی آقا رو به من کرد و گفت : شنیده ام که عروس در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد ، اجابتش حتمی است . نگاهش کردم و گفتم : چه آرزویی داری ؟ در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت : اگر علاقه ای به من دارید و اگر به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید و از خدا برایم شهادت را بخواهید . از این جمله علی تنم لرزید . چنین آرزویی برای یک عروس ، در استثنایی ترین روز زندگی ، بی نهایت سخت بود . سعی کردم طفره بروم اما علی قسم داد در این روز این دعا را در حقش کرده باشم ، بناچار قبول کردم ...
هنگام جاری شدن خطبه عقد از خداوند بزرگ ،هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک ، نگاهم را به صورت علی دوختم ، آثار خوشحالی در چهره اش آشکار بود .از نگاهم فهمیده بود که خواسته اش را بجای آوردم . مراسم ازدواج ما در محضر شهید آیت الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد و نمی دانم این چه رازیست که همه پاسداران این مراسم ، داماد مجلس و آیت الله مدنی ، همگی به فیض شهادت رسیدند .
 
                                                                                                                   (خاطره همسر شهید علی تجلایی)
                              
 

[ جمعه 86/4/29 ] [ 1:53 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
طراح قالب
امکانات وب


بازدید امروز: 156
بازدید دیروز: 116
کل بازدیدها: 1442849