سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شلمچه
 
لینک دوستان

 

امروز سی و یکم شهریور ماه است . روزی که با آغاز آن برنامه های مثلاً گرامیداشت این هفته مقدس در هر سال برگزار می شود . یک هفته ای که به قول شهید خرازی جنگ را درشت می نویسند ولی درست نمی نویسند . یک هفته همه جا جنگی می شود نمایشگاههای مختلف برپا می شود ، رسانه ملی رنگ و بوی جنگی به خود می گیرد و کلی برنامه در باره دفاع مقدس در سطح کشور به اجرا در میایید . سیما هم هر چه فیلم تکراری و خوب و بد جنگی را از آرشیو خارج نموده و برای چندمین بار به معرض تماشا می گذارد . مدیران و مسئولین کشور در این چند روز چفیه به گردن میاندازند و سعی دارند ادای رزمندگان را دربیاورند و خیلی از مسائل ریز و درشتی که همه ما با آنها آشنا هستیم . اما آیا براستی باید دفاع مقدسمان را در این یک هفته خلاصه کنیم ؟ آیا در این یک هفته می توان از هشت سال حماسه و ایثار بخوبی تجلیل و قدردانی نمود ؟ چرا گرامیداشت دفاع ما به همین یک هفته خلاصه می شود ؟ شاید بعضی ها بگویند این هفته نمادین است و نمی توان هر روز سال را برنامه داشت ، بله این حرف درست است ولی آیا باید هشت سال دفاع مقدس و شهدای آن و بازماندگانشان و جانبازان و آزادگان را به فراموشی بسپاریم و به همین هفته بسنده کنیم ؟ انتظار این است که مسئولین و مردم ما به این فراز از وصیتنامه سیاسی – الهی امام راحلمان(ره) توجه کنند که می فرماید : ... نگذارید پیشکسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی مادی گم شوند ... آیا براستی مسئولین ما به این فرمایش حضرت امام (ره) گوش کردند و بدان عمل نمودند ؟ آیا خبر از خانواده شهدا و مشکلاتشان دارند ؟ آیا حالی از جانبازان بستری در بیمارستان ها و آسایشگاه ها می پرسند ؟ آیا خبر از درد دل فرزند شهید دارند ؟ یا اینکه فقط به فکر میز و پست و مقام خویشند و بر سر ریاست و کیاست با هم دعوا دارند ؟ یا اینکه برای رسیدن به قدرت با هم به نزاع می پردازند و وظایف اصلی شان که خدمت به این نظام و مردم آنست را به فراموشی سپرده اند ؟ هر روزی که به صفحات نشریات و یا سایت ها نگاه می ندازیم چشممان به مطالبی می خورد که واقعاً مایه تأثر و تأسف است . تیترها حاکی از مشکلات مالی و اقتصادی فلان مسئول و یا دعوای جناحی این گروه و آن دسته دارد ! آیا شهدای ما برای این چیزها جانشان را فدا کردند ؟ آیا خون شهیدانمان باید اینگونه به هدر برود ؟ مگر نه اینکه ما میراث دار خون آنان هستیم و باید ادامه دهنده راه آنان باشیم ؟! پس کو آن همه وعده و وعید که قبل از سوار شدن بر مسند قدرت میدادیم ؟ آیا باید به این زودی همه آن عزیزان و یاد آنان را به فراموشی بسپاریم ؟ کجا رفت آن همه ادعا ؟ خدایا نمیدانم ما را چه شده است ! برای رسیدن به منافع مادی همه چیز را فدا می کنیم . آقامون رو خون به دل کردیم بعد هم با وقاحت می گوییم که ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ! آیا علی زمانمان تنها نیست ؟ چقدر به فرمایشات ایشان گوش میدهیم وبه آن عمل می کنیم ؟ خدا یا نمیدانم دیگر چه بگویم ! حرف بسیار است و قلم قاصر ...

********************************************************

پی نوشت : به لینک های زیر که ویژه نامه هایی مربوط به دفاع مقدس می باشد هم سر بزنید .

حدیث حماسـه 

ویژه نامه هفته دفاع مقدس

 


[ جمعه 91/6/31 ] [ 10:33 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

 «ابوالفضل اسدی» به سال 1344 در اراک متولد شد و در هفتم شهریورماه 1366 در منطقه شلمچه  پنجه بر بام عرش گرفت و بر بام آسمان منزل گرفت. او را به نام «دایی ابوالفضل» می شناختند  آن چه خواهید خواند برشی است از حیات طیبه ی آن شهید عزیز

زمان جنگ در هر مرخصی که به شهر می‌آمدیم ، هر روز بعدازظهر بچه‌های جبهه در میدان مرکزی شهر اراک جمع می‌شدیم. یک روز دم‌دمای غروب و  اذان مغرب، دایی ابوالفضل به من گفت: بیا می‌خوام ببرمت یک‌جا کیف کنیم.

من اول فکر کردم می‌خواهیم برویم نماز جماعت. دنبالش راه افتادم بدون این‌که معنی حرفش را بفهمم  .

به یک مغازة کبابی رفت و پنج شش سیخ کباب خرید. باز هم بدون این که حرفی بزنم دنبالش راه افتادم. به یکی از محله‌های فقیرنشین شهر رفتیم و در خانة محقری را زد. پیرمردی در را باز کرد. از احوال‌پرسی او مشخص بود که دایی ابوالفضل را می‌شناسد. با تعارف آن مرد وارد خانه که تمامش تشکیل شده بود از یک اتاق، شدیم  .

پیرزنی در گوشه اتاق، و دو بچه حدود هفت و نه ساله عقب‌افتاده ذهنی هم در کناری بودند که با دیدن دایی به شور و شعف آمدند. بعد از این‌که کلی با آن بچه‌ها بازی کرد، دایی با دست خودش لقمه از نان و کباب درست می‌کرد و در دهان آن بچه‌ها می‌گذاشت و هی با کلمات شوخ آن ها را می‌خنداند.


خلاصه، غذا دادن به بچه‌ها تمام شد و دایی از مادر بچه‌ها خواست لباس تمیز بدهد تا لباس بچه‌ها را عوض کند. بعد از عوض کردن، لباس‌های چرک را شست و بعد از آن با دادن مبلغی پول از اندک حقوقی که بابت جبهه بود(یعنی همان دو هزار تومان در ماه که همان روزگار هم از نصف حقوق یک کارگر که در شهر خود روزی هشت ساعت کار می‌کرد هم کم‌تر بود) به آن خانواده داد و از آن محل خارج شدیم و در تمام مدت که ما در آن مکان حضور داشتیم از زبان آن پیرمرد و پیرزن که انگار از غم و غصه دو فرزند عقب‌مانده‌شان به پیری زودرس مبتلا شده بودند به جز دعا در حق ایشان چیزی نشنیدم.

بعد از خروج از آن جا گفتم دایی چه‌کار کردى؟ گفت:
به این می‌گن عشق‌بازی با خدا.

منبع: مشرق


[ دوشنبه 91/5/23 ] [ 1:2 صبح ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

قطعنامه 598 که در 29 تیر سال 1366 در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود، سرانجام پس از یک سال به فرمان امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب در 27 تیر سال 1367 از سوی جمهوری اسلامی رسما پذیرفته شد.

قطعنامه 598 با درایت و هوشیاری حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی پذیرفته شد. امام راحل (ره) با تغییر شیوه دفاع ، دشمنان را خلع سلاح و تلاش چند ساله ملت شهید پرور را به ثمر رساندند و با توجه به شرایط ایجاد شده در فضای سیاسی منطقه و معادلات جهانی ، این شرایط مطلوبی برای ملت ایران بود.




در 21 مرداد 1367 حضرت آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت کشور در خطبه های نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت: اول این که آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم و دوم این که با اعلام قبول قطعنامه، ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعای صلح طلبی، آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص کرد... رژیم عراق در مقابل این حرکت غیر منتظره جمهوری اسلامی ایران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ طلبانه خود بود باید آتش بس را قبول می کرد. اگر می خواست زیر بار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا می شد و این هر دو به نفع کشور ما بود».

*** دلایل پذیرش کامل قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران
کارشناسان و صاحب نظران برای پذیرش قطعنامه دلایل بسیاری ذکر می کنند که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبر و ولی فقیه و بر اساس اختیاری که به موجب اصل یکصدو دهم قانون اساسی داشتند، پذیرش قطعنامه را اعلام و آن را به مصلحت نظام تشخیص دادند.
- شرایط بین المللی نامساعد، به نحوی که عراق با پذیرش کلیه قطعنامه های شورای امنیت داد صلح طلبی سر می داد و در مجامع بین المللی ایران را جنگ طلب معرفی می کرد.
- شرایط جدید و پیچیده در منطقه با حضور بی سابقه نیروهای نظامی امریکا و متحدینش در خلیج فارس .
- جدی شدن مساله تحریم تسلیحاتی ایران به عنوان طرفی که قطعنامه 598 را قبول نکرده است.
-کاربرد وسیع سلاح های شیمیای توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی در این مورد.
- شرایط نامساعد در جبهه ها که منجر به عقب نشینی نیروهای نظامی ایران از بسیاری از نقاط اشغالی در داخل خاک عراق و حتی از دست دادن قسمت هایی از خاک ایران شده بود.
- یکی از مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه 598 علاوه بر وجود عناصر مثبت در آن، فقدان عناصری بود که در قطعنامه های قبلی شورای امنیت موجود بود و منجر به رد آن ها می شد. (شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران /عباس هدایتی خمینی/دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه- 1370)
*** تفاوت های عمده قطعنامه 598 با قطعنامه های پیشین
شورای امنیت سازمان ملل متحد حدود 10 بیانیه و 10 قطعنامه در باره جنگ ایران و عراق
صادر کرد که شاخص ترین آن قطعنامه 598 بود.این قطعنامه با قطعنامه های پیشین شورای امنیت متفاوت بود. مهم ترین تفاوت آن از نظر صوری، قرار گرفتن آن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد بود که آن را از حالت توصیه خارج و برای دوطرف جنگ لازم الاجرا می کرد. از نظر محتوایی نیز این قطعنامه از قطعنامه های پیشین جامع تر بود و در آن سعی شده بود برخی دیدگاه ها و خواسته های ایران مورد توجه قرار گیرد.
الف ) قطعنامه 598 بر خورد صحیحی با مساله کرده و به عبارت دیگر صورت مساله را درست مطرح کرده است . شورا به وظایف خود توجه داشته ، نقض صلح را احراز کرده است.
ب) قطعنامه 598 بر خلاف اسلاف خود راه حلی عملی و نسبتا جامع و عادلانه برای مساله ارایه می دهد.
ج) قطعنامه 598 تضمین هایی برای آینده و جلوگیری از تکرار تجاوز (هرچند ناقص و ناکافی)ارایه می دهد. (شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران /عباس هدایتی خمینی/دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه)
"یکی از صاحب نظران و دست اندرکاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در زمان صدور قطعنامه 598، "محمدجواد لاریجانی" معاون بین المللی وقت وزارت خارجه اظهار می دارد: پیش از صدور قطعنامه 598 تمامی قطب های قدرت جهان چند کار هم زمان را سازماندهی کردند: فشاری بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران که در آن سرزنش، تنبیه و تحریم ایران به لحاظ تسلیحاتی و اقتصادی منظور گردد، دوم حضور نظامی ترساننده ای در خلیج فارس که تمامی قدرت ها در آن شرکت داشته باشند. یک برداشت کلی این بود که زمان مداخله قدرت های بزرگ برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ به نظر آن ها فرا رسیده است و نباید بیش از این فرصت را از دست داد . بدین ترتیب قطعنامه 598 در حال شکل گیری بود و از خصوصیات آن در آخرین پیش نویس ها، اقدامات تنبیهی و محدود کننده علیه جمهوری اسلامی بود. به طور هم زمان نیز نیروهای نظامی بلوک های مختلف شروع به ورود به خلیج فارس کردند."
برای روشن ساختن شرایط استراتژیک و سیاسی که منجر به پذیرش این قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران شد، ضرورت ها و دلایل اتخاذ چنین تصمیمی و نیز واکنش های داخلی به آن، چند تن از کارشناسان سیاسی و نظامی در گفت وگو با پژوهشگران ایرنا به
بیان دیدگاه ها و نقطه نظر های خود پرداختند.
"عباس ملکی" رییس موسسه "مطالعات دریای خزر" و معاون سابق وزارت خارجه شورای امنیت ضمن اشاره به پرونده حقوقی جنگ ایران و عراق می گوید: این جنگ دارای پرونده قطوری است که حدود ده قطعنامه و ده بیانیه را در بر می گیرد. اولین بیانیه در یکم مهر 1359 و آخرین آن که در مورد استفاده از سلاح های شیمیایی در حلبچه بود در اردیبهشت 1367 صادر شد. البته بیانیه آخر این پرونده تقریبا 5 سال پس از جنگ در سال 1991 در مورد تعیین آغاز گر جنگ صادر شده بود.
وی در مورد اهمیت قطعنامه 598 می افزاید: از بین همه قطعنامه و بیانیه هایی که شورای امنیت در مورد جنگ عراق علیه ایران صادر کرد، قطعنامه 598 از همه مهمتر است. این قطعنامه از جهات مختلف دارای اهمیت است.
ملکی بااشاره به ویژگی های این قطعنامه می گوید: اولین ویژگی که قطعنامه 598 داشت، این بود که تا اندازه ای نظرات ایران در آن لحاظ شده بود. در اولین قطعنامه و بیانیه ای که در مورد جنگ ایران و عراق صادر شده بود، اصلا این جنگ را جنگ ندانسته بودند بلکه بیشتر یک وضعیت توصیف شده بود که دو طرف با هم اختلاف دارند. اما در قطعنامه 598 به صورت جدی معلوم شد که این جنگ است و در جنگ یک طرف حتما آغاز گر است.
به گفته معاون وزیر سابق امورخارجه، بر اساس بند6 قطعنامه 598 از دبیر کل درخواست شده بود که ضمن مشورت با ایران و عراق، مساله تفویض کار تحقیق در باب مسولیت مخاصمه را به هیئتی بی طرف، واگذار کند که آن را بررسی کند و در حد اقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.
یعنی معلوم شود که کدام طرف این جنگ را شروع کرده است. زیرا عراق مدعی بود نیروهای ایرانی جنگ را شروع کردند و ما می گفتیم در یک لحظه نیروهای عراق به فرودگاه های شهرهای مختلف ما حمله کردند. این موضوع خیلی مهم بودکه مشخص شود کدام طرف مسوول آغاز مخاصمه است. همه نیروهای سیاسی کشورها به دنبال کسب پرستیژ در صحنه بین المللی هستند و برای ایران خیلی مهم بود که ثابت کند که مسولیت این جنگ با چه کسی است.
ملکی می افزاید: البته دبیر کل این کار را زود انجام نداد. قطعنامه 598 در سال 1987 ( 1366ه.ش ) تصویب شد و همانطور که پیشتر اشاره شد در سال 1991 ( 1370ه.ش )و بعد از حمله عراق به کویت دبیر کل نظر کمیته را اعلام کرد که بر اساس آن مشخص شد، علی رغم این که برخی برخوردهای مرزی بین دو کشور بوده ولی این عراق بوده است که به صورت انبوه و همه جانبه در یک روز معین به ایران حمله کرده است.
رییس موسسه "مطالعات دریای خزر" به نکته دیگری در مورد اهمیت قطعنامه 598 اشاره می کند و می افزاید: برای تدوین قطعنامه مذکور مذاکرات متعددی بین تهران و دبیر کل و نماینده ها و معاونان ایشان ازجمله "یان الیاسون " که الان وزیر امور خارجه سوئد است و "جیمیانوپیکو" انجام شد. دیپلمات های ما به صورت جدی با این دو نفر در تعامل بودند تا بالاخره آن حد اقل خواست های ایران در این قطعنامه گنجانده شود. مهم ترین موضوعی که ایران مطرح می کرد این بود که ما اعتماد نداریم اگر جنگ تمام شود عراق سرزمین هایی را که اشغال کرده است، تخلیه کند. اما در بند یک قطعنامه 598 که خیلی هم مهم بود، دو طرف ملزم به اعلام آتش بس و بازگشت بی درنگ تمام نیروها تا سرحدات بین المللی شدند و این یکی از شرایطی است که ایران را در آن مورد راضی می کرد. زیرا که در اواخر جنگ و در آستانه صدور قطعنامه 598 در سال 1366 عراق مانند ابتدای جنگ مجددا شروع به آفند(حمله) تهاجمی کرد و بخش هایی از اراضی کشورمان را در جنوب و جنوب غرب در اختیار گرفت. از طرفی تاسیسات نفتی ایران نیز مورد حمله قرار گرفته بود، به طوری که در سال 1986 به بیش از صد نفتکش ایرانی حمله شد و این حساسیت زیادی ایجاد کرده بود.

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 91/4/27 ] [ 10:24 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

 

وقتی گلوله از بازویم عبور کرد و خورد به پهلویم، یاد پهلوی مادرم فاطمه افتادم و حس غریبی از همه یازهراء هایی که گفته بودم ریخت توی دلم

به گزارش رزمندگان شمال، روایت شیدایی که خواهید خواند؛ جانبازِ محقق غلامعلی نسائی، 16 سال پس از شهادت سید مجتبی علمدار در گفتگو با رزمنده ی جانباز؛ رضا علیپور جانشین سید مجتبی در گروهان سلمان به رشته تحریر درآورده است:

 

ادامه مطلب...

[ شنبه 91/4/10 ] [ 1:0 صبح ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
طراح قالب
امکانات وب


بازدید امروز: 106
بازدید دیروز: 114
کل بازدیدها: 1441603