باي ذنب القتلت
غزه در خون
دوستان عزيز اين تصاوير بسيار دلخراش است لطفا اگر تاب ديدن نداريد از ديدن عکسها صرف نظر کنيد.
سلام
دققققققققققققققققققق
دق کردم با اين نوحه شلمچه
اشکام جاري شد
ياد جنگ و...........
اومده بودم دعوتت كنم
اومده بودم بگم
شرمنده...يا نيستم يا وقتي ميام مدام حرف دارم واس گفتن...
اين بار يه آپ چن خطي. بر خلاف هميشه که زياده گويي ميکنم.......
مياي ؟
با سلام خدمت شما
ممنون كه اومديد. شما هم وبلاگ زيبا و جالبي داريد به طوريكه هميشه حال و هواي جبهه و جنگ را دارد. راستي مي دونستيد من همشهري شهيد علمدارم؟
بيشتر اوقات پنچشنبه ها مي رم سر مزارش گلزار شهدا.البته بيشتر ميرم سر قبر شهداي گمنام چون اونا ...
يا علي
اتل متل يه بازي
بازي يي بچه گونه
از آقا جون نشسته
تا کوچولوي خونه
اول عمو نشسته
بعد زن عمو فريده
بعد مامان و آقا جون
بعد بابا و سعيده
مامان بزرگ کنارش
بعد عمو جون خجسته
بعد هم شوهر عمه كه
سوخته ، کنار نشسته
همين طوري که مي خوند
رسيد به پاي باباش
با دست روي پاهاش زد
تقي صدا کرد پاهاش
يک دفعه رنگش پريد
پاي بابا رو ناز کرد
نذاشت که ورچيده شه
پاي اونو دراز کرد
بعد دوباره شروع کرد
اتل متل رو خوندش
با کلي داد و بيداد
آقا جونم سوزوندش
دوباره توي بازي
قرعه به بابا افتاد
نذاشت بابا بسوزه
با کلي داد وفرياد
بازي کرد و دوباره
به پاي بابا رسيد
ادامه دارد.....
چشماشو بست و رد شد
انگار پاها رو نديد
مامان جونم سوزوندش
عمه رو بيرون انداخت
با قهروبا جر زني
کنار عمو رو هم ساخت
زن عمو هم بيرون رفت
مامان بزرگشم سوخت
اون بابا رو بوسيد
چشماشو به پاهاش انداخت
بعد، از خودش شروع کرد
اما بازم آخرش
جزوندش و جزوندش
نمي تونست بخونه
سعيده ، آچين واچين
پاي بابا ورچيده ست
تو جنگ رفته روي زمين
يک دفعه بغضش گرفت
گفت:"تو اتل متل هام
بابا ديگه بازي نيست
تا که نسوزه بابام"
پاهاي مصنوعي رو برد با خودش تو اتاق
برد با خودش تو اتاق
محکم دروبه هم زد
چشماشو دوختش به طاق
امشب حال سعيده
خيلي خيلي خرابه
بازم با بغض و گريه
مي خواد بره بخوابه
ديگه مي خواد وقت خواب
سعيده عادت کنه
جاي متکا روي
پا استراحت کنه
بايد يادش بمونه
بابا هميشه برده
پاي بابا تو جبهه
شهيد شده نمرده
<
سلام دلاور
خداقوت.
با عرض سلام
وبلاگ فوق العاده اي داريد اميد وارم موفق وپيروز باشيد
من شمارو لينك كردم
مسجد ثامن الحجج ع
خدانگهدار
سلام!در انتظار مهدي(عج) سبز بمانيدبا افتخار وبلاگ شما رو لينك دادم
باسلام
من از ديار حبيبم که مست دلدارم
هزار بار براي حسين جان دارم
من آن غلام سياهم که رو سفيد شوم
چو سر به خاک قدوم حسين بگذارم
مثل هميشه زيبا و آموزنده بود . موفق و سربلند باشيد .
باتشكر