يک عمر پس پرده ي غيبت مانديمهر صبح دعاي عهد را مي خوانديميک عمر در انتظار و حسرت که چرا؟از قافله بهر شهدا جا مانديمانگشت به لب نشسته ايم يک گوشهکاين قافله رفته است چرا ما مانديماز بهر رسيدن به در خانه ي دوستهر شب دلي راهي صحرا رانديمهر شب به بهانه اي که خواهي آمدآن طفل شهيد را دمي خوابانديم
خدايا ! اگر قرار است زندگي و حياتم چراگاه شيطان شود مرگ با عزت نصيبم بفرما .
( شهيد عنايت حمزه لو )
خدايا ! دلم ميخواهد كه در آخرين لحظه هاي زندگيم ، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد ؛ نه راه ديگر .
خدايا ! من به جبهه نيرد حق عليه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم اميدوارم كه خريدار جان من تو باشي نه كس ديگر .
( سردار شهيد حسن شفيع زاده )
خداوندا ! دوست دارم و از تو مي خواهم كه اگر شهادت نصيب حقير شد مانند رهبرمان امام حسين (عليه السلام ) شهيد شوم - دوست دارم تشنه باشم و در خاك بيفتم و هر چه در دنبال آب گردم آن را نيابم و چون عمليات در نزديكي كربلا است و امام حسين عليه السلام هم در گرماي تابستان جنگيد و تشنه شد .
خدايا ! اگر سعادت دارم به هر طريقي كه امام حسين عليه السلام را بردي مرا هم ببر .
(شهيد علي ابراهيمي )
http://irapic.com/uploads/1184902829.jpg
http://irapic.com/uploads/1184841783.jpg