• وبلاگ : شلمچه
  • يادداشت : جنگ تمام شد اما ...
  • نظرات : 18 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    *برادر ارجمندم سلام

    مطلبي بس تكان دهنده بود. مدتي بود كه همه را در ميان مشكلاتم از ياد برده بودم(واي بر من...)

    اما شما تلنگري بوديد تا من يادم بيايد كه چه عهدي با شهدا‍؛ با امامشان و با خدا بسته بودم .

    كنار اروندرود پاهايم را داخل آب برده بودم و با حال عجيبي دعاي عهد را مي خواندم. ديگر هيچ گاه به آن معنويت نرسيدم

    ياد آن روزها بخير...

    -اينجا با همه ي جاهايي كه تا حالا رفتم فرق ميكنه-

    ممنون كه بهم سرزديد خوشحالم كرديد

    ايام شعبانيه بر شما مبارك

    پيروز باشيدو سر فراز

    ياعلي