بنام حضرت دوست !!

آري،ما کشته ي عشقيم که اين شيرين کار

مصلحت را مــــــــدد از تيشه فرهــــــاد گرفت

.................................

بسم الله الرحمن الرحيم

[ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت][ناراحت]

شهادت امام العارفين زين العابدين سيد الساجدين حضرت مولانا

علي بن الحسين عليهما السلام

رو محضر تمام دلسوختگان مکتب مولي الموحدين علي بن ابيطالب عليه السلام

تسليت عرض مي کنم.[ناراحت]

رَبٍّ؛ أناجيک بقلبٍ قد أوبَقَهُ جُرمُهُ ، أدعوک يا ربّ راهباً راغباً راجياً خائفاً،

إذا رأيتُ مولايَ ذنوبي فَزِعتُ، و اذا رأيتُ کرمک طمعتُ،

فإن عَفَوتَ فخيرُ راحمٍ،

وإن عَذّبتَ فغيرُ ظالمٍ

امام سجاد عليه السلام/ دعاي ابوحمزه ثمالي

پروردگارا!

با تو راز و نياز ميکنم با دلي که از کثرت جرم و خطا به وادي هلاکت در افتاده، اي خدا تو را مي خوانم با دلي که هراسان و ترسان است از قهر تو و مشتاق و و اميدوار به کرم تست ،

چون به گناهان خود اي مولاي من مي نگرم، زار مي نالم، و چون به کرم و احسان بي پايان تو نظر مي کنم، طمع بسته و اميدوار مي گردم،

پس اگر مرا ببخشي رواست چونکه تو بهترين بخشنده ي مهرباني،

و اگر عذابم کني ستم نکردي که من مستحق عذابم.

سلام

خسته نباشي

از كارتون خيلي خوشم اومد.

به ما هم يه سر بزنيد.

اين دفعه نامه ي شهيدي است كه قبل از شهادت نوشته . و نشون مي ده كه چه قدر قوي بوده و بر هواي نفسش پيروز شده .

اگه تونستي يه سري بزن.

سلام

وبلاگتان كپسول روحيه شما در وانفساي پست دنيايي و نگاه آلوده من به اين چهره هاي الهي چيزي جز حسرت و آرزوي شهادت را نمي تواند يدك كند.چكنم دست ما كوتاه و خرما بر نخيل.معبودا دل پر غصه و مملو از عشق به شهادت ما را نا اميد مفرما.

تو هيچ شباهتي به اعراب بزرگ نداري سيد حسن!!!!؟؟؟؟؟؟
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]به روزم[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]عزيز[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]ممنون که سر ميزني[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

شلمچه، كه ...

بوي بيت‌المقدس را

و ...

طنين صداي احمد متوسليان را كه ...

راه رسيدن به كربلا از قدس مي‌گذرد

شنيده‌اي ... (يا ابا عبدالله، امروز فرياد مي‌زنم ...

من به كربلا نيامدم !)

قرار من با تو صداقت است و ...

صادقانه بگويم :

توسن دستم !

به نوشتن ركاب نمي‌دهد !!!

دستم، كه نه ...

دست‌هايم ... بغض كرده‌اند !

تب كرده‌اند !

دست‌هايم، كه نه ...

مشت‌هايم ... آتش گرفته‌اند !

چگونه مي‌توان نوشت؟

وقتي :

ـ صداي سوختن كودكان فلسطين

قلبم را خاكستر مي‌كند ...

ـ ضجه مادران غزه

استخوان‌هايم را خرد مي‌كند ...

اصلاً ‌شعر به چه دردي مي‌خورد؟

اگر

شعله‌هاي خشم مقدس شيعه را نيفروزد ...

و كلام آخر اين خشمنامه !

« ديگر سلاح سرد سخن كارساز نيست

بايد سلاح تيزتري برداشت ...»*

سلام

همين کافي بود برام تا.... :

....

التماس دعا

يا زهرا(س)

سلام اقا جان...
اقا جان ديگه صبرمان به طاقت امد.... ديگه خسته شديم.

نه نشانه اي؟!..
منتظرتان هستيم.
يا علي

درودبرگرامي همدل.
تارنگاري دارم که درآن درباره گذشتار ايران مينويسم.
اگر دوست داري چيزي درباره گذشتارايران بخواني به تارنگارم سري بزن.
شادوپيروزباشي.
بدرود.