يا رئوف
سلام بزرگوار
هيچ وقت خاطره اي رو كه از شهيد بروجردي خوندم يادم نميره كه گهگاه تو كردستان با زندانيايي كه ميدونست ممكنه خطري براش داشته باشن كلي رفيق ميشد وشبارو همونجا در كنار اونا تا صبح سر ميكرده و........
كاش يه كم اين حرفارو ياد بگيريمو عمل كنيم.
التماس دعا بجامونده
يازهراسلام الله عليها