• وبلاگ : شلمچه
  • يادداشت : عمليات بــــدر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 47 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     

    سلام

    27 اسفند روز رحلت جانسوز حضرت رسول اکرم (ص) و شهادت غريب مدينه امام حسن مجتبي(ع) را خدمتت تمامي مسلمانان تسليت عرض ميکنم.

    به همين مناسبت بروزم

    خوشحال مي شم سر بزنيد

    التماس دعا(خيلي شديد)

    هوالمحبوب
    ==============================================
    اخر يه روز شيعه برات حرم مي سازه
    حرم براي تو شه کرم مي سازه
    ==============================================
    بار ديگر نوبت به عزاي حسن کريم کريمان رسيد بياييم يه بار هم که شده حسني باشيم
    به روزيم با ويژه نامه امام حسن مجتبي پيامبر اکرم وثامن الحجج علي بن موسي الرضا
    وبلاگ کريم اهل بيت دراين ايام ميزبان قدوم سبز شما دوستان گرامي هست
    با کريمان کارها دشوار نيست دست خالي و گدايي عار نيست
    حسني باشيد
    يا حق امام حسن مجتبي عليه السلام پشت وپناه تون
    صل الله عليک يا کـــــــــــــــــــــــــــــــــــريم اهل بيت حسن بن علـــــــــــــــــــى
    ==============================================
    غربت غريب اهل بيت
    ز آن طشت پر زلخت جگر در مقابلش
    پيدا بود که زهر چه کرده است با دلش
    مظلوم چون علي و به مظلوميش گواه
    آن پاره هاي دل، که بود در مقابلش
    او حاصل نبوّت و بيداد دشمنان
    از آب شعله خيز، شرر زد به حاصلش
    عمر حسن ز عمر علي سخت تر گذشت
    تا آن که مرگ آمد و حلّ کرد مشکلش
    از ورطه اي که بود کران تا کران ملال
    موجي زد و رساند، شهادت به ساحلش
    هر مرد راست محرم دل همسرش، ولي
    غربت ببين که همسر او گشته قاتلش
    از زهر، پاره پاره و از صبر، ريز ريز
    قرآن برگ برگ شهادت بود دلش
    چشمش به لطف اوست "مؤيد" که دم زند
    گاه از مصائب وي و گاه از فضائلش
    "سيد رضا مويد"
    ==============================================
    حسني باشيد
    يا حق امام حسن مجتبي عليه السلام پشت وپناه تون
    السلام عليک يا سبط المصطفي وابن المرتضي کريم اهل بيت يا امام حسن مجتبي ع
    ==============================================
    در ماتم کريم اهل بيت(ع)
    مهرت به کاينات برابر نمي شود
    داغي زماتم تو فزونترنمي شود
    از داغ جانگداز تو اي گوهر وجود
    سنگ است هر دلي که مکدّر نمي شود
    ظلمي که بر تو رفت زبيداد اهل ظلم
    بر صفحه خيال مصوّر نمي شود
    تنها جنازه تو شد آماج تيرکين
    يک ره شد اين جنايت و ديگر نمي شود
    بي بهره از فروغ ولاي تو يا حسن
    مشمول اين حديث پيمبر نمي شود
    فرمود ديده اي که کند گريه بر حسن
    آن ديده کور وارد محشر نمي شود
    دارم اميد بوسه قبر تو در بقيع
    امّا چه مي توان که ميسرّ نمي شود
    با اين ستم که بر تو و بر مدفنت رسيد
    ويران چرا بناي ستمگر نمي شود
    آن را چه دوستي است " موّيد " که ديده اش
    از خون دل ز داغ حسن، تر نمي شود
    " سيد رضا مويد "
    ==============================================
    حسني باشيد
    يا حق امام حسن مجتبي عليه السلام پشت وپناه تون
    بنام خدا عرض سلام و خسته نباشيد مطلب قشنگي بود . اينها چه گونه به اين مقام رسيدند به قول يکي از دوستان در خانه ي دل بايد نشست و غير خدا رو راه نداد. پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب التماس دعا

    اخوي سلام

    خدا شهيد عباس كريمي را با حضرت عباس محشور گرداند.

    پست جديدم:

    • سيد حسن نصرالله زانو به زانوي حضرت امام (ره)
    • پشت زمينه زيبا از سيد حسن نصرالله

    لبيک يا نصرالله

    روزگاري شهر ما ويران نبود ...دين فر وشي اينقدر ارزان نبود
    صحبت از موسيقي عر فانن بود..هيچ صوتي بهتر از قران نبود
    دختران را بي حجابي ننگ بود... رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود
    د ختر حجب حيا غر تي نبود ...... خانه فرهنگ کنسرتي نبود
    مرجعيت مظهر تکريم بود ......حکم او عالمي را تسليم بود
    يک سخن بود و هزاران مشتري... ان هم از لوث قرائت ها بري
    واي که در سالهاي سياه دوهزار..کار فرهنگي شده پخش نوار
    ذهن صاف نوجوانان محل..........پر شد از فيل هاي مبتذل
    پشت پا بر دين زدن ازادگيست....حرف حق گفتن عقب افتادگيست
    اخر اي پرده نشين فاطمه.........تو برس بر داد دين فاطمه
    بي تو منکر ها همه معروف شد ...کينه توزي با ولي مکشوف شد
    در به روي رشوه گيران باز شد.... دشمني با نائبش اغاز شد
    بي تو دلهامان به جان امد بيا..... کاردها بر استخوان امد بيا
    گوش کن اينک نواي جنگ را ...قصه اي از شهر بعد از جنگ را
    قصه اي پرسوز تاب و التهاب.... قصه اي تلخ و سراسر اظطراب
    قصه اي پرسوز تاب و التهاب.... قصه اي تلخ و سراسر اظطراب
    قصه شهري که غرق درد بود...... اتش شهوت درونش سرد بود
    شهر ما شب هاي خيبر ياد داشت... رمز يا زهرا وحيدر ياد داشت
    شهر ما همت درونه سينه داشت... با شهادت انس از ديرينه داشت
    شهر ما روح خدا در دست داشت...... صد هزاران عاشق سرمست داشت
    ناگهلن اين شهر ما بي درد شد .... اتش غيرت درونش سرد شد
    حال راز ها در شهر قصه چپ شد... پوشش خاکي لباس رپ شده
    ديگر از جبه در ين جا رنگيست... ديگر ان حال و هواي جنگ نيست
    يا خميني اي خليل بت شکن ......خيز و بنگر فتنه هاي شهر من
    جبهه و ياران من گم گشته اند... غرق در نسيان مردم گشته اند
    پس چه شد ياد پرستوهاي جنگ؟.... ياد جبه ياد ان خونين تفنگ
    شهر من حجب و حيايت پس چه شد ..... ناله مهدي بيايت پس چه شد
    اي بسيجي کو صفاي جبهه ها ؟.... کفر نگويم کو خداي جبهه ها ؟
    اي جماعت ناله ام را بشنويد....... درد چندين ساله ام را بشنويد
    اي شما ان سوي اتش رفتگان..... اي شما اغئش ليلا خفته گان
    بنگريد اين لکه هاي ننگ را........... فتنه هاي شهر بعد از جنگ را
    عدهاي با نامتان نان مي خورن..... اي شهيدان خو نتان را مي خورن
    جنگ رفت و شهر ما تاريک شد.....راه وصل عاشقان باريک شد
    شما رفته مردم ريايي شدند.....و بر خي دگر شيميايي شدند
    نه ان شيمايي که در جنگ بود بود..نه ان گاز سمي که بي رنگ بود
    هماناني که رنگ ريا مي زنن......و بر سينه سنگ خدا ميزنند
    هماناني که يادي زبن مي کنن.......فضا را پر از ادکلن مي کنن
    به يک چک رشوه خور ميشوند.......به يک حکم مسئول کل ميشوند
    هماناني که در بي حجابي تکند.....سزاوار يک قبضه نارنجکند
    به سنگ تحاجم محک مي شوند.... و مثل عروسک بزک ميشوند
    از اينها بپرسد که مهارن کجاست....... شلمچه حلبچه فاو و مريوان کجاست؟
    از اينها بپرسيد همت کيست ؟...از اي ن ها بپرسيد باکري که بود ؟
    اين از اين ها بپرسيد که بابايي که بود...... رجايي حسنپور اللهياري که بود ؟
    کسي فکر گلهاي اين باغ نيست...کسي مثل ان روزهاي داغ نيست
    همه ناگهان عافيت خو شدند.... و يک شب از اين ر به ان رو شدند
    کسي بر شهيدان سلامي نگفت......رضاي خدا را کلامي نگفت
    بياييد که مردم بهتر شويم......... در اين ابشار خدا تر شويم
    بياييد تجديد پيمان کنيم............. نگاهي به قبر شهيدان کنيم

    نا اميد هم كه شد عبا باز اميد همه بود/پسر علي كه دستاش تو دست فاطمه بود...

    ياد همه شون به خير...

    يا علي

    ديروز باغباني را ديدم كه در فراغ گل هايش زار مي زد،ياد گردان كميل افتادم،حبيب،عمار

    و يك لشكر پر از لاله ...

    با حكايت سرزمين شقايقها به روزيم

    مثل هميشه منتظر حضور گرم و صميمانه شما در جمع اهالي غروب شلمچه هستيم

    ياعلي

    جمعهاى گرم و پاك و بى ريا

    الفت بين دلِ ياران بخير

    سجده ها و ناله هاى نيمه شب

    درد و غم با اشكِ دل درمان بخير

    رادمردان و صلابت در نبرد

    جان فدا كردن به يك فرمان بخير

    شوق ديدار و وصالِ روى دوست

    لحظه هاى اُنس با قرآن بخير

    يادِ آن دلهاى با ايمان بخير

    پايدارى بر سر پيمان بخير

    رويش گل هاى شوقِ پر زدن

    بر زمين باريدن باران بخير

    سلام دوست عزيز. بي وفا نيستم ولي يه كمي بي خيالم. زياد از دست ما ناراحت نشو.

    به ياد شهداي هشت سال دفاع مقدس در اين روزهاي پاياني سال كمي در رفتارهايمان تجديد نظر كنيم و ببينيم كجاي تاريخ ايستاده ايم.چه مسئوليت سنگيني بعد از شهدا بر دوشمان سنگيني ميكند .بهوش باشيم كه فردا دير است

    يادي از شلمچه كرديم خدا بخواد عازميم
    التماس دعا
    شلمچه رو بيارين تو وب ما !!!!
       1   2   3   4      >