• وبلاگ : شلمچه
  • يادداشت : از شهيدان بياموزيم
  • نظرات : 6 خصوصي ، 33 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام خدا،خداي علي،خداي فاطمه!
    هر شب جمعه اي كه مي رسد دلهره مي افتد به جانم.نه از ترس اينكه يك وقت زير قولت بزني و نيايي.نه!از آن جهت خيالم راحت است.خودت كه بهتر مرا مي شناسي.ما فقط براي صبر به دنيا آمده ايم.از زينب تا الان.راستش را بخواهي من از جمعه ها مي ترسم.مي ترسم نكند يك وقت جمعه ها از اين همه انتظار خسته شده باشند.آخر خيلي سال گذشته.آنها كه حرف هايي را كه تو به من زدي نشنيده اند.البته تقصيري هم ندارند بيچاره ها! آخر تو همه ي آن حرف ها را در گوشم گفتي.يادت كه هست؟روز اول،ساعت صفر،دم در بهشت!... راستي يعني مي شود جمعه ها ديگر نيايند؟!... اللهم عجل لوليك الفرج!