گفت اي عمه غمديده خونين جگرم اگر آمد ز سفر پس چه شد آن تاج سرم عمه جان کو پدرم
آمد از مهر مرا بر سر زانو بنشاند به رخم اشک فشاند گاه بوسيد لب خشک و گهي چشم ترم عمه جان کو پدرم
ليک از حال من زار نه او کرد سوال نه مرا بود مجال .................................
ايام شهادت بي بي رقيه (س) تسليت [گل]