باز يک غزل حکايت کسي که عاشق است
باز ما و کشف خلوت کسي که عاشق است
در سکوت چشم دوختن به جاده هاي دور
باز انتظار عادت کسي که عاشق است
دستهاي التماس ما گشوده پس کجاست؟
دستهاي با محبّت کسي که عاشق است