سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شلمچه
 
لینک دوستان
 کلیک کنید
سومین جشنواره تقدیر از تولید کنندگان محتوای
عرصه مقاومت شهریورامسال مصادف با ماه مبارک
رمضان و هفته دفاع مقدس برگزار خواهد شد.جهت
ثبت نام روی عکس بالا کلیک کنید.
شهید همت و جاویدالاثر حاج احمد متوسلیانحاج همت افتخارش میراندا خوردن با « به به تو » نبود ،
افتخارش آب کیوی خوردن در لیوان طلائی نبود ،
دهان حاجی محراب کلمات بود
لبهایش بال فرشته ها را بوسیده بودند
دهان حاجی رودخانه صلوات بود
و او روزی به همه گفت :
« من در پوتین بسیجی آب می خورم »
و بعد هم گریه کرد
و گفتم حاجی چقدر بزرگ بود
چه خوب بود بعضی ها بشنوند و با خودشان خلوت کنند
من شاعر نیستم ، من یک بسیجی ام
اما حاج احمد متوسلیان یک بسیجی شاعر بود
او زندگی اش شعر بلندی بود که در قافیه فلسطین تمام شد
او آنقدر بزرگ بود که همه اش سهم ما نمی شد
خدا قدری از بزرگی اش را به همسایگان مدیترانه هدیه داد
تا سرزمینشان را تطهیر کنند
تا سربلندی را بیاموزند
و از شهادت طفره نروند
و با عاشقی کنار بیایند
من یک بسیجی ام
نه چپم ، نه راستم ، نه رادیکالم ، نه میانه رو
من فقط یک بسیجی ام ...
*******************************************
پ . ن :
1- مطلب فوق از یک بسیجی گمنام نقل شده است (البته با تغییرات جزیی)
2- با توجه به سنگین بودن قالب قبلی وبلاگ و بنا به درخواست و توصیه دوستان اقدام به تغییر قالب نمودم .
لطفاً نظر خودتونو در مورد قالب جدید اعلام بفرمایید .
3- از همه عزیزان تقاضا می شود جهت بهتر شدن وبلاگ به لحاظ محتوایی و شکل ظاهری حتماً اعلام نظر بفرمایند .

[ پنج شنبه 87/5/31 ] [ 1:2 صبح ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

شهدا شرمنده ایم

آن روز
بگشوده بال و پر
با سر به سوی وادی خون رفتی
گفتی :
دیگر به خانه باز نمی گردم
امروز من به پای خود رفتم
فردا
شاید مرا بیاورند به شهر
بر روی دست ها
اما ؛
حتی تو را به شهر نیاوردند
گفتند :
چیزی از او به جای نمانده
جز راه ناتمام !
(زنده یاد قیصر امین پور)


[ یکشنبه 87/5/20 ] [ 11:22 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
بنام خدا
باسلام به همه دوستان عزیز
حلول شعبان المعظم ، ماه رسول گرامی اسلام (ص) و ماه ورود به شهرالله را به همه تبریک عرض می کنم . همچنین اعیاد بزرگ و خجسته این ماه عزیز ، ولادت بزرگ پاسدار اسلام ، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) روز پاسدار ، میلاد جانباز و علمدار دشت کربلا ، حضرت ابوالفضل العباس (ع) روز جانباز ، ولادت زینت عبادت کنندگان ، حضرت زین العابدین (ع) و میلاد سراسر نور و سرور بقیةالله الاعظم ،حضرت صاحب العصر و الزمان ، مهدی موعود (عج) را به همه عاشقان و ارادتمندان آن بزرگواران تبریک و تهنیت عرض می نمایم .
در این یادداشت بخشی از سخنرانی شهید گرانقدر مهندس مهدی باکری خطاب به پاسداران را بمناسبت روز پاسدار و یک جمله از حضرت امام (ره) و شعری را هم در ارتباط با روز جانباز تقدیم حضور شما عزیزان می کنم .
دوستان عزیز ! اطلاع از نظرات شما راهگشای ما در ارائه مطالب بهتر و مفیدتر خواهد بود .

مهندس شهید حاج مهدی باکری
شهید مهدی باکری در یکی از سخنرانی های خود خطاب به برادران سپاهی  :
« برادران ! تا بحال فکر کرده اند که یک پاسدار باید چه خصوصیاتی داشته باشد ؟ چگونه باید کار کند ؟ چگونه باید زندگی کند و چگونه باید بمیرد ؟ اینکه بعضی ها می گویند : « لا یکلف الله نفساً الا وسعها ؛ ما مکلف به تکلیفیم تا جایی که در توان داریم ». متأسفانه این را درست معنا نمی کند .
به نظر حقیر در مورد پاسدارها « توان » این نیست که یک روز از صبح تا شب کار کنیم ، عملیات انجام دهیم و بعد خسته شویم و به این آیه پناه آوریم  ، بلکه معنی « توان » این است که پاسدار باید آنقدر کار کند که از بی خوابی و خستگی چرت بزند ، بیدار که شد دوباره کار کند تا جایی که از حال برود و نقش زمین شود و اگر دوباره به هوش آمد به کار ادامه دهد . نیروهای ستادی هم همینطور مثلاً پاسداری که در پرسنلی کار می کند وقتی می تواند بگوید « در حد توان خود کار کرده ام » که آنقدر با قلم و کاغذ و خودکار کار کند که دیگر چشمانش نبیند .»

منبع : حماسه های بی نشان ص 131 

« من دست یک یک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که
اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند در آتش دوزخ الهی
 خواهند سوخت »
                                                                 قسمتی از سخنان حضرت امام خمینی (ره) در حضور جانبازان عزیز


« جانباز »
جانبازان یاوران رهبرند
در جمل ، در نهروان با حیدرند
نامشان حک شده در تاریخ عشق
چون که آنان فانیان رهبرند
از تمام عارفان بالاترند
چون که آنان جان نثار رهبرند
نور تقوا در نگاه و رویشان
از تمامی سران ، آنان سرند
                                                                 علی الواریان

[ یکشنبه 87/5/13 ] [ 9:49 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

یادشان بخیر
السلام ای خاکریز جبهه‌ها
نام سبز تو عزیز جبهه‌ها
السلام ای آتش خمپاره‌ها
السلام ای جسم پاره پاره‌ها
السلام ای عشق‌بازان صبور
السلام ای خاک گرم بدر و هور
روی خاک لاله‌ها پرپر شدند
بچه‌های کاروان بی‌سر شدند
نام تو پر شور از نام شهید
سبز شد گام تو با گام شهید
آه اینجا خاک تو از یاد رفت
لحظه‌های پاک تو از یاد رفت
ما که غرق زندگانی بوده‌ایم
دور از بحر معانی بوده‌ایم
ما فقط بر سینه و سر می‌زنیم
کاش روزی تا خدا پر می‌زدیم
ما کجا آن خاک نورانی کجا
ما کجا آن دشت روحانی کجا
ما کجا و خیمة صحرا کجا
ما کجا و گریة شبها کجا؟
می‌شود تا آسمان‌ها پر کشید
می شود آیا شهادت را خرید؟
می‌شود با هر شقایق راز گفت
بال و پر وا کرد و از پرواز گفت؟
می‌شود آیا دوباره مست شد
بار دیگر بی‌سر و بی‌دست شد
کاش می شد داغ‌ها را یاد کرد
نام سرخ لاله را فریاد کرد
ای خدا این خفته را بیدار کن
لحظه‌ای از عشق برخودار کن
عشق بیدار است پس بیدار شو
با شهیدان خدایی یار شو
آنچه می‌بینید هرگز عشق نیست
حال می‌گویم برایت عشق‌ چیست
عشق یعنی « حاج همت »، « باکری »
عشق یعنی « رستگار » و « باقری »
عشق یعنی « قاسم دهقان » ما
عشق یعنی « مصطفی چمران » ما
عشق یعنی پر زدن با « بردبار »
« مصطفی گلگون » ما شد روی دار
عشق یعنی چون « علمدار » شهید
عشق یعنی مثل « عمار » شهید
عشق یعنی مثل « خوش سیرت‌» شدن
رهسپار وادی غربت شدن
عشق یعنی مثل « طوقانی » شدن
موج ناآرام و طوفانی شدن


[ یکشنبه 87/5/6 ] [ 11:32 صبح ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

بنام خدا
پس از آزادی خرمشهر ، اقدامات نظامی ایران با عملیات رمضان در منطقه عمومی شرق بصره آغاز شد . هدف از این عملیات ، این بود که با حضور نیروهای نظامی ایران در پشت رودخانه اروند در شرق بصره و تسلط بر راه کارهای منتهی به شهر بندری بصره ، شرایط سیاسی و موقعیت نظامی مطلوب جمهوری اسلامی در جهت پذیرش شرایط ایران برای ختم جنگ فراهم آید و در صورت عدم تحول در مواضع شورای امنیت سازمان ملل ، شرایط برای ادامه نبرد با دشمن متجاوز ، اماده باشد . اما در این عملیات هدف های مورد نظر تحقق نیافت و در واقع ، این عملیات به دلیل عدم موفقیت در دستیابی به هدف ، به یک سلسله عملیات ( در 5 مرحله ) جهت فشار به دشمن تبدیل شد .

نقشه عملیات رمضان
 عملیات رمضان
رمز عملیات : یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی
تاریخ عملیات : 22 تیر ماه 1361 - ساعت 21:30
محل عملیات : شرق بصره

محسن رضایی فرمانده سابق سپاه ، علل ناکامی در این عملیات را ناشی از وجود استحکامات دشمن به ویژه در جناح راست منطقه ( زنجیرة دژهای مثلثی ) ، افزایش توان اطلاعاتی عراق ، ایجاد یگان های جدید در ارتش عراق و عدم وجود اصل غافلگیری عنوان کرد . مهم ترین مانع مصنوعی در این عملیات ، وجود خاکریزهای مثلثی شکل بود که پیچیدگی های این سنگرها ، بسیاری از رزمندگان را در رسیدن به هدف دچار سردرگمی کرد . در عملیات رمضان بیش از هر عامل دیگر ، گرمای طاقت فرسای جنوب که در اواخر تیر و اوایل مردادماه به اوج خود می رسد ، موجب عدم موفقیت کامل رزمندگان شد . از نظر نظامی نیز کم توجهی به جناح شمالی ، موجب دور خوردن نیروها توسط یگان های زرهی دشمن شد ، در حالی که تا سقوط کامل مواضع نیروهای سپاه سوم ارتش عراق تنها یک قدم باقی بود و در صورت پیروزی در این عملیات ، تحولی بس بزرگ تر از فتح خرمشهر در صحنة جنگ پدید می آمد ولی رخنة عراقی ها در جناح راست ، وضعیت را دگرگون کرد و فرماندهان ایران مجبور شدند به پیشروی خود در جناح دیگر پایان داده به حفظ مواضع موجود بپردازند . ویژگی برجستة عملیات رمضان ، انهدام وسیع تانک ها و نفربرهای زرهی ارتش عراق بود که چنین میزان و گستردگی انهدامی در عملیات های قبلی سابقه نداشت .


[ دوشنبه 87/4/24 ] [ 10:40 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
جاویدالاثر، حاج احمد متوسلیان
کاغذ در دست حاج احمد بود و گرمای لذت بخش دستهای او ،نامه را نوازش می‌داد. سفیر تقاضای دیدار با حاج احمد را کرده و او را به بیروت فرا خوانده بود. چهاردهم تیرماه 1361 بود. صبح زود همه آماده حرکت شدند. حاج احمد، آقا تقی «راننده»، کاردار سفارت و کاظم اخوان «عکاس». هر چه به حاجی اصرار کردیم که به جای او برویم قبول نکرد. می‌گفتند محله‌های سفارت نشین در محاصره اسراییلی‌هاست و ممکن است به سفارتخانه‌ها حمله کنند. حاج همت خیلی تقلا کرد، اما نتوانست حاجی را از رفتن منصرف کند. گویی به جایی فرا خوانده شده بود و به هیچ وجه قصد نداشت آن دعوت را رد کند. در پاسخ به اصرارهای ما گفت: «توکلتان به خدا باشد. هر چه مشیت خدا باشد، همان می‌شود. خدا نگهدارتان ...» خورشید پر توان تیر ماه به وسط آسمان رسیده و با تمام قوا نور می‌افشاند، حاج احمد زیر گوش آقا تقی گفت: «چیزی به اذان نمانده ما را جایی می‌رسانی که نماز بخوانیم؟» آقا تقی با شوخی گفت: «چشم قربان، الساعه.» کاردار سفارت سرش را از پنجره بیرون برد و گفت: «کمی جلوتر یک پست بازرسی است و بعد بیروت، دیگر راه زیادی نمانده، خدا کند اینها مزاحم نشوند.» کاظم در حالی که دوربینش را آماده می‌کرد، گفت: «از این تروریست‌ها هر کاری بر می‌آید.» ماشین به تابلوی ایست بازرسی رسید و توقف کرد. کاردار سفارت پیاده شد و سعی کرد که توضیح بدهد این یک ماموریت دیپلماتیک است اما بی فایده بود. هر چهار نفر را از ماشین پیاده کردند. پس از بازجویی بدنی آنها را مجبور کردند تا دستهایشان را روی سر بگذارند و به ستون یک به راه بیافتند. حاج احمد لبخند عجیبی به لب داشت، به تقاضایی که از خدا کرده بود فکر می کرد، به پیرمرد نورانی داخل حرم و به آرزویش که به تحقق می‌پیوست. او در دست شقی‌ترین آدم‌ها اسیر شده بود. عکاس دلش می‌خواست آن لحظه را ثبت کند اما دیگر نه فرصتی، نه دیداری و نه بازگشتی. دیگر هیچ کس آن قامت رشید را ندید.
                        
پی نوشت :
- بالاخره وبلاگ شلمچه بعد از مدتی وقفه بخاطر ادامه موج نگارش نامه ای به شهدا ، بروز شد و مثل همیشه منتظر نظرات و انتقادات شما دوستان عزیز می باشد .
- چهاردهم تیر ماه سالروز به اسارت درآمدن حاج احمد متوسلیان و همراهانش بوسیله مزدوران رژیم صهیونیستی در لبنان بود .
- علیرغم سپری شدن ربع قرن از در بند شدن چهار دیپلمات ایرانی و نقل و قول های ضد و نقیض از وضعیت آنان ، متأسفانه به دلیل ضعف دستگاه دیپلماسی کشورمان ، سرنوشت آن عزیزان همچنان در پرده ابهام می باشد .
- دوستانی که علاقمند به نگارش نامه ای به شهدا هستند می توانند خبر نگارش نامه خود را در پست قبلی اعلام تا نسبت به قراردادن لینک آن در وبلاگ اقدام شود .
- دوستان عزیز ! وبلاگ
غربت شلمچه با فعالیت دوباره وبلاگ شلمچه به کار خود ادامه خواهد داد و شما عزیزان می توانید از مطالب هر دو وبلاگ استفاده نمایید . لازم به ذکر است از این پس نظراتی که به موضوع مطلب مرتبط نباشد عمومی نخواهد شد و بصورت خصوصی باقی خواهد ماند .
- در خاتمه از همه شما دوستان در این ماه مبارک رجب التماس دعا دارم .

[ شنبه 87/4/15 ] [ 11:31 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]

بنام خدا
سلام دوستان عزیز
سالگرد ارتحال ملکوتی معمار بزرگ انقلاب ، مقتدای شهیدان ، حضرت امام خمینی (ره) و شهادت جانسوز ام ابیها ، بی بی دو عالم ، حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت همه شما تسلیت عرض می نمایم .
 وبلاگ دوم شلمچه راه اندازی شد . گاهی وقتها بنا به دلایلی مطالب را
اینجا می نویسم . از جمله دلایلی که باعث شد تا این وبلاگ را ایجاد کنم استمرار برخی پستها می باشد نمونه آن طرح نامه ای به شهداست که تصمیم دارم آن را ادامه دهم . پس مثل قبل منتظر همراهی شما و بهره مندی از نظرات ارزشمندتان هستم .

************************************************************ 

شهدا شرمنده ایم

بنام خدا
می خواستم چیزی غیر از این مطلبی که خواهید خواند را در این پست بنویسم ولی نمی دونم چی شد که ناخودآگاه نظرم عوض شد و این مطلب را نوشتم .
خیلی وقته با خودم کلنجار می روم که درد دلی با شهدا داشته باشیم و به قول وبلاگ نویسها موجی راه بیاندازم با این موضوع که اگر تصمیم داشتید نامه ای به یک شهید بنویسید ، چه می نوشتید و با او چه می گفتید .
خیلی حرفها می شه با شهدا زد . از امروز خودمون بهشون بگیم ، اگرچه اونها حاضر و ناظرند ولی ما با گفتنمون به نوعی به آنچه که بر سر این کشور اومده و بخشی هم از این نابسامانیها به ما برمی گرده ، اعتراف می کنیم و لااقل می تونیم خودمونو سبک کنیم و از اونها حلالیت بطلبیم . از این همه قصوری که ماها (منظورم برجاماندگان از قافله شهداست ) داشتیم و داریم . از کوتاهی هایی که نسبت به نسل جوان داشتیم و داریم . ابراز شرمندگی از اینکه نتونستیم رسالت اونها را به نسل جدید منتقل کنیم و بشناسونیم . خجالت بکشیم از اینکه نتونستیم حتی یک نفر از جوونهای دور و بر خودمونو با فرهنگ شهادت و ایثار شهیدان آشنا کنیم . آری شهدا ما خیلی شرمنده ایم از اینکه با هم قول و قرارهای زیادی گذاشته بودیم ولی ما نتونستیم بهشون عمل کنیم . نمی دونیم چطور اظهار شرمندگی کنیم از اینکه عموهای خوبی برای فرزندانتون نیودیم . از اینکه بازماندگان شما را به فراموشی سپردیم و غرق در روزمرگی شدیم . واقعاً نمی دونم تو نامه به یک شهید چطور اظهار شرمندگی بکنیم تا حق مطلب ادا بشه !؟ حرف زیاده و فرصت اندک ، از این مجالی که فراهم شده استفاده می کنم و از همه دوستانی که علاقمند به نوشتن نامه به شهید هستند دعوت می کنم دست به قلم شوند. منتظر خبر نگارش نامه از جانب شما دوست عزیز هستم .
از همه شما خوبان التماس دعا دارم .
دعا کنید شرمنده شهدا نشویم .
(ضمناً لینک نامه ای نوشته شده را می توانید در پایین ببینید)
اولین نامه توسط خواهر فاطمه ایمانی مدیره محترمه وبلاگ پیاده تا عرش
دومین نامه توسط خواهر زهرا سادات مدیره محترمه وبلاگ پوتین خاکی
سومین نامه توسط برادر علیرضا ژیانپور مدیر محنرم وبلاگ فرشتگان رنجور
چهارمین نامه توسط مدیره محترمه وبلاگ یک قدم تا پشت خاکریز
نامه پنجم توسط منتظر مدیره محترمه وبلاگ حجاب غیبت
ششمین نامه توسط برادر امیرحسین طلایی مدیر محترم وبلاگ گنبد افلاک
نامه هفتم توسط خواهر محبوبه داودی مدیره محترمه وبلاگ اولی الابصار
هشتمین نامه (قسمت اول ) توسط خواهر بزرگوارم سادات علوی
مدیره محترمه وبلاگ وزین سجاده ای پر از یاس
نامه بعدی توسط خواهر مینا مدیره محترمه وبلاگ پنجره
این هم نامه دهم توسط خواهر نیکا فکور مدیره محترمه وبلاگ تک ستاره
نامه برادر احمد اکرمی مدیر وبلاگ مبادا روی لاله ها پا گذاریم
نامه دوازدهم توسط برادر علی یکتا مدیر محترم وبلاگ دنیای جوانی
این هم نامه ای متفاوت از برادر محمدصادق مدیر محترم وبلاگ آسمان سرخ 
نامه بعدی درد نامه برادر بزرگوارم محمدعلی مدیر محترم وبلاگ وزین ایران اسلام
این نامه هم توسط خواهر خادم الزهرا مدیره محترمه وبلاگ تمام آرزویم این است که خاک کوی تو باشم
و نامه بعدی توسط خواهر منتظر نور313 مدیره محترمه وبلاگ گل نرگس ... مهدی فاطمه (س)
موجی مقدس ، نوشته ای متفاوت از برادر بزرگوارم حاج آقا خانگل زاده
مدیر محترم وبلاگ وزین شیعه مذهب برتر
این هم نامه وب سایت مسیحا برای شهدا توسط برادر امیرحسین فاطمی
نامه برادر یاسر علیدادی مدیر محترم وبلاگ عشق اشک خون برای دایی شهیدش
دل نوشته کنیز حضرت زهرا(س) مدیره محترمه وبلاگ حاج عبدالرضا هلالی
نامه ای زیبا از خانم ناظم ، مدیره محترمه وبلاگ نوشته های یک ناظم به شهید جهان آرا
نامه ی دیگری به شهید از وبلاگ مبادا روی لاله ها پا گذاریم
نامه ای زیبا از برادر غلامعلی نسائـی مدیر محترم وب سایت آخرین دوران رنج
این هم دومین نامه منتظر مدیره محترمه وبلاگ حجاب غیبت

[ جمعه 87/2/6 ] [ 11:0 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
بنام خدا
سلام دوستان عزیز
امیدوارم حال همه شما خوب باشه ، همانطوری که در پست قبلی قول داده بودم این پست را اختصاص دادم به زندگینامه شهید حاج حسین بصیر جانشین لشکر پیروز 25 کربلا که با داشتن سن بالا بسان شیری دلاور با خصم زبون نبرد کرد و سرانجام به خواسته خویش که شهادت بود رسید . ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این شهید عزیز ، صلوات می فرستیم بر ارواح پاک و مطهر همه شهدای اسلام از صدر تا شهدای کربلای ایران . ضمناً فردا یعنی سی ام فروردین مصادف است با سالروز عملیات کربلای 10 در سال 1366 در غرب کشور که طی این عملیات مناطق زیادی بدست رزمندگان اسلام آزاد شد .
 

زندگینامه شهید حاج حسین بصیر
در سال 1322 در ایام سوگواری سالار شهیدان در شهر« فریدونکنار»« دیده به جهان گشود. از همان اوان کودکی علاقه خاصی به مسایل مذهبی داشت و طی سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مشاغل گوناگونی را تجربه کرد . در همین سالها همگام با روحانیت به رهبری حضرت امام (ره) به پا خواست و در رسوایی جنایتهای رژیم منفور پهلوی نقش ارزنده ای ایفا نمود . پس از پیروزی انقلاب در جهت استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و پاسداری از دستاوردهای این نهضت خونین اهتمام ورزید . مدتی در کنار مجاهدین افغانی علیه رژیم اشغالگر شوروی (سابق)برای دفاع از مکتب توحیدی اسلام به مبارزه پرداخت . با آغاز جنگ تحمیلی به همراه اولین گروه از بسیجیان عازم جبهه های نبرد شد و در مشاغل گوناگون با متجاوزین عراقی به جنگ پرداخت و در این راه بارها مجروح شد اما هیچ خللی در عزم راسخ او در جهت استقرار حاکمیت ایران اسلامی به وجود نیامد . حتی شهادت برادر عزیزش نتوانست سلاحش را از وجود او جدا سازد و همگام با دیگر عزیزان رزمنده به دفاع از ارزشها پرداخت .
او که در روزهای نخست جنگ به عنوان یک پاسدار ساده وارد جبهه شده بود ،بعد ها به سمت قائم مقام فرماندهی لشگر 25 کربلا ،یکی از لشگرهای شاخص سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید وتا هنگام شهادت افتخارات بی شماری در پرونده خود ثبت کرد.
مسئولیت های شهید در مدت حضوردر جبهه که نشان از رشادتهای اودارد به شرح زیر است:
1- جانشین گروهان در لشگر 25 کربلا
2- فرمانده گروهان درلشگر25کربلا
3- فرمانده گردان درلشگر25کربلا
4- فرمانده محور جبهه ذوالفقاری آبادان تا جبهه ماهشهر
5- فرمانده گردان یا رسول(ص) در عملیات طریق القدس ، فتح بستان ، رمضان ، محرم ، خیبر ، بدر،والفجر 4و6و7و8، کربلای 1و2و3و5و8و9 درهمین لشگر.
6- فرمانده تیپ یکم در لشگر25کربلا
7- قائم مقام فرمانده لشکر 25کربلا در عملیات کربلای10 .
اردیبهشت ماه وعملیات کربلای 10 در سال 1366 موعدوصل این سردار ملی به محبوبش بود که در« ماووت»و درخاک عراق به ملکوت اعلا پیوست .
درخشش و اوج ایثار شهید آنچنان بالا و والاست که وقتی پرونده رزم او را می گشاییم ،باجانفشانی هاو ایثار و رشادت بی حدواندازه او روبه رومی شویم. مردانگی جزء لاینفک زندگی اوست و با شرف و عزت به شهادت رسید به آسمانها پرکشید . اینان سرخیل کاروان بیعتند . بیعت با امام عصر(عج)و بیعت با نائبش امام خمینی (ره)
لینک های مرتبط :
آثار باقیمانده از شهید
منبع : سایت ساجد

[ پنج شنبه 87/1/29 ] [ 11:0 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
 پیر و مرشد رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا - شهید حاج حسین بصیر
حاج حسین بصیر جانشین فرماندهی لشکر 25 کربلا خیلی ناراحت بوده که چرا شهید نمی شود ! خیلی هم برای شهید شدنش دعا می کرد . روزی در دعای آخر مراسم می گوید : خدایا به همه رزمندگان و به من طول عمر عنایت فرما ! وقتی یکی از همرزمانش با تعجب از او سؤال می کند ، می گوید : مدتی قبل در عالم رویا سراغ امام حسین (ع) را گرفتم ، وقتی نزدیک خیمه حضرت شدم سؤالم را به محافظ خیمه آقا دادم که آیا شهید می شوم یا نه ؟ و او جواب آقا را آورد که بله ، شما شهید می شوید . حالا که مطمئنم ، دوست دارم بیشتر بمانم و خدمت کنم .

پ . ن :
- شهید حاج حسین بصیر ، پیر و مرشد رزمندگان لشکر 25 کربلا بود .
- انشاءالله در سالگرد شهادت شهید که خیلی هم دور نیست ،مطالب
بیشتری از شهید تقدیم خواهد شد .


[ جمعه 87/1/23 ] [ 11:22 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
بنام خدا
دوستان عزیز سلام
ایامی که پیش رو داریم مصادف است با دو واقعه بزرگ بعد از جنگ ، دو واقعه در دو بعد نظامی و فرهنگی ، شهادت سید شهیدان اهل قلم ، سید مرتضی آوینی در بیستم فروردین ماه سال 1372 در منطقه عملیاتی فکه و دیگری ، شهادت فاتح فتح المبین و بیت المقدس ، سرلشگر شهید ، علی صیاد شیرازی بدست منافقین کوردل در بیست و یکم فروردین ماه سال 1378
از این دو شهید بزرگوار حرف و گفتنی زیاده و نوشتن از آنان نه در توان قلم این حقیر می باشد و نه این فضا اجازه اینکار را می دهد . برای خالی نبودن عریضه و پاسداشت ایثار و فداکاری این دو شهید بزرگوار لینکهایی را از زندگینامه و موارد دیگر مرتبط با آنان برای شما در نظر گرفتم که امیدوارم استفاده لازم را ببرید .
در خاتمه از همه کسانی که این مطالب را مطالعه می کنند تقاضا می شود برای شادی روح ملکوتی حضرت امام (ره) و ارواح مطهر شهدای عزیز و این دو عزیز فاتحه ای قرائت فرمایند .
التماس دعا

ویژه نامه سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگینامه
ویژه نامه سرلشگر شهید ، علی صیاد شیرازی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگارخانه (تصاویر شهید )

منابع : سایت شهید آوینی و سایت ساجد

[ جمعه 87/1/16 ] [ 8:29 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
طراح قالب
امکانات وب


بازدید امروز: 79
بازدید دیروز: 127
کل بازدیدها: 1422701