سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شلمچه
 
لینک دوستان
جاویدالاثر، حاج احمد متوسلیان
کاغذ در دست حاج احمد بود و گرمای لذت بخش دستهای او ،نامه را نوازش می‌داد. سفیر تقاضای دیدار با حاج احمد را کرده و او را به بیروت فرا خوانده بود. چهاردهم تیرماه 1361 بود. صبح زود همه آماده حرکت شدند. حاج احمد، آقا تقی «راننده»، کاردار سفارت و کاظم اخوان «عکاس». هر چه به حاجی اصرار کردیم که به جای او برویم قبول نکرد. می‌گفتند محله‌های سفارت نشین در محاصره اسراییلی‌هاست و ممکن است به سفارتخانه‌ها حمله کنند. حاج همت خیلی تقلا کرد، اما نتوانست حاجی را از رفتن منصرف کند. گویی به جایی فرا خوانده شده بود و به هیچ وجه قصد نداشت آن دعوت را رد کند. در پاسخ به اصرارهای ما گفت: «توکلتان به خدا باشد. هر چه مشیت خدا باشد، همان می‌شود. خدا نگهدارتان ...» خورشید پر توان تیر ماه به وسط آسمان رسیده و با تمام قوا نور می‌افشاند، حاج احمد زیر گوش آقا تقی گفت: «چیزی به اذان نمانده ما را جایی می‌رسانی که نماز بخوانیم؟» آقا تقی با شوخی گفت: «چشم قربان، الساعه.» کاردار سفارت سرش را از پنجره بیرون برد و گفت: «کمی جلوتر یک پست بازرسی است و بعد بیروت، دیگر راه زیادی نمانده، خدا کند اینها مزاحم نشوند.» کاظم در حالی که دوربینش را آماده می‌کرد، گفت: «از این تروریست‌ها هر کاری بر می‌آید.» ماشین به تابلوی ایست بازرسی رسید و توقف کرد. کاردار سفارت پیاده شد و سعی کرد که توضیح بدهد این یک ماموریت دیپلماتیک است اما بی فایده بود. هر چهار نفر را از ماشین پیاده کردند. پس از بازجویی بدنی آنها را مجبور کردند تا دستهایشان را روی سر بگذارند و به ستون یک به راه بیافتند. حاج احمد لبخند عجیبی به لب داشت، به تقاضایی که از خدا کرده بود فکر می کرد، به پیرمرد نورانی داخل حرم و به آرزویش که به تحقق می‌پیوست. او در دست شقی‌ترین آدم‌ها اسیر شده بود. عکاس دلش می‌خواست آن لحظه را ثبت کند اما دیگر نه فرصتی، نه دیداری و نه بازگشتی. دیگر هیچ کس آن قامت رشید را ندید.
                        
پی نوشت :
- بالاخره وبلاگ شلمچه بعد از مدتی وقفه بخاطر ادامه موج نگارش نامه ای به شهدا ، بروز شد و مثل همیشه منتظر نظرات و انتقادات شما دوستان عزیز می باشد .
- چهاردهم تیر ماه سالروز به اسارت درآمدن حاج احمد متوسلیان و همراهانش بوسیله مزدوران رژیم صهیونیستی در لبنان بود .
- علیرغم سپری شدن ربع قرن از در بند شدن چهار دیپلمات ایرانی و نقل و قول های ضد و نقیض از وضعیت آنان ، متأسفانه به دلیل ضعف دستگاه دیپلماسی کشورمان ، سرنوشت آن عزیزان همچنان در پرده ابهام می باشد .
- دوستانی که علاقمند به نگارش نامه ای به شهدا هستند می توانند خبر نگارش نامه خود را در پست قبلی اعلام تا نسبت به قراردادن لینک آن در وبلاگ اقدام شود .
- دوستان عزیز ! وبلاگ
غربت شلمچه با فعالیت دوباره وبلاگ شلمچه به کار خود ادامه خواهد داد و شما عزیزان می توانید از مطالب هر دو وبلاگ استفاده نمایید . لازم به ذکر است از این پس نظراتی که به موضوع مطلب مرتبط نباشد عمومی نخواهد شد و بصورت خصوصی باقی خواهد ماند .
- در خاتمه از همه شما دوستان در این ماه مبارک رجب التماس دعا دارم .

[ شنبه 87/4/15 ] [ 11:31 عصر ] [ سعید(یک بجا مانده) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By salehon :.

درباره وبلاگ

خورشید اینجا عشق اینجا گنج اینجاست/ مهمانسرای کربلای پنج اینجاست/ این خاک گلگون تکه ای از آسمان است/ اینجا عبادتگاه فوجی بی نشان است
موضوعات وب
طراح قالب
امکانات وب


بازدید امروز: 70
بازدید دیروز: 127
کل بازدیدها: 1422692