• وبلاگ : شلمچه
  • يادداشت : ناخداي شجاع !!
  • نظرات : 8 خصوصي ، 67 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    خيلي جالب بود و افسون كننده . موفق باشيد
    با سلام و قبولي طاعات مخصوصاَ معتکفين عزيز
    با معرفي کتابي از ...
    و نشاني مرقد مطهرش بروزم و منتظر...
    علامه حسن زاده آملي مي فرمايند: تا شنيدم آن جناب را رساله‌اي در لقا‌ءالله است براي تحصيل آن بسيار اين در و آن در زدم تا به حکم آن‌که عاقبت جوينده يابنده است؛ آنرا تحصيل کرده با شراشر جان و دلم آن را مطالعه کردم و در حد و وسع خودم از آن حظ و لذ بردم. "[گل][گل][گل][گل][گل][لبخند]

    سلام

    ممنونم كه هميشه نظر هاي مفيد تون شامل حال ما ميشود

    مستدام و پاينده باشيد

    سلام عليكم

    از اين همه توجه شما ممنونم

    انشا الله كه بتوانيم با تبادل لينك همكاري بيشتر ي داشته باشيم

    خدا در همه حال به همه ما توفيق بند گي بدهد التماس دعاي فراوان دارم

    موفق و مويد باشيد

    سلام

    ببخشيد كه دير خدمت رسيدم. اما خوشحالم كه باز زياد دير نكردم و شما فقط يك آپ جديد گذاشتيد كه مثل هميشه عالي بود.

    التماس دعا

    با سلام/با مطلبي با عنوان آقاي هاشمي اي کاش تکذيب مي کرديد!

    به روزم/

    http://www.nasle-bidar.blogfa.com/post-14.aspx

    سلام عليكم موفق باشيد التماس دعا

    اي كه از تربت ما مي گذري مجنون باش

    كه خريدار مجانين به قيامت، زهراست.

    سرخ قامتان پيچيده در حرير نور، شما را به مهربانيتان قسم، دست عنايتتان را از سر ما زمينينان بر نداريد.

    التماس دعا.

    سلام

    خدا خيرتون بده كه از شهدا مي گين

    به اميد اينكه در عمل راهشون و ادامه بديم

    ممنون كه اومدين

    رلستي خيلي وقت بود به ما سر نزده بودين

    يا علي

    گـل سرخ و سفيـدم کي ميايي
    همه عشق و اميدم کي ميايي
    عطر يــاس سپيــدم کي ميايي
    الا تــنــهــا امــيـــدم کي ميايي
    سلام راه باز است، معبرها همه پاک شده اند، لابه لاي سيم خاردارها،پلاک ها چشمک مي زنند و شهدا هنوز ايستاده اند و با سر انگشت وفا، نقطه رهايي را نشان مي دهند. خط هنوز شکسته نشده است، کوله پشتي بسيجي ها لب خاکريز نشسته است. فرمانده فرياد مي زند : سنگر بکن اي برادر، امروز هم روز جنگ است امروز امّا قلم ها،سر نيزه هاي تفنگ است امروز ميدان معنا، خود عرصه کارزار است هر واژهاي يک گلوله،هر جمله اي يک تفنگ است قلم هايي به عدد اراده ها .... بايد دست به کار شد. اينجا مجنون است، جزيره عاشقان. صداي فرمانده از لابه لاي نيزارها تا اعماق تاريخ مي رسد: (( اگر مانديد، بنويسيد، حقّانيت و مظلوميّت اين بچه ها را )) موفق باشيد ان شاءالله... التماس دعا يا علي.

    بحريست بحر عشق كه هيچش كناره نيست
    آنجا جز آنكه جان بسپارند چاره نيست

    ***

    سلام

    باز هم يادي از يك آسماني ديگر و باز هم پرواز تا خدا با نوشته هاي آسمانيتان و يك يادآوري سبز

    خدا خيرتان بدهد

    اجرتان با خود ملكوتيان و آسمانيان

    ***

    هم سپاهي سلام
    يه خاطره از اعتکاف:
    --

    يادتون هست كه شنبه روز پدر بود
    يكي از هم سپاهييام از من پرسيد:روز پدر واسه امام زمان چي گرفتي؟؟
    گفت نمي خواي چيزي براشون بگيري هديه كني؟؟
    گفتم بزار فكر كنم....
    من به بقيه هم گفتم همه فكر كنيد كه چي مي خوايد به مولا هديه كنيد

    بعد از چند ساعت رفتيم پيش اونا با هم نشستيم كه در مورد اين موضوع حرف بزنيم
    اول من حرف زدم
    گفتم تمام زندگيمو و تمام اعضاي بدنومو هديش مي كنم
    که در راهش فدا بشن

    بعد تو خلوتام با خودم فكر كردم كه بايد اين سه روز خوب پاكشون کنم
    دو روز اول فقط به اين هديم فكر مي كردم
    تا روز دوم به ذهنم رسيد كه مي خوام يه هديه ديگه هم به مولا بدم
    يه پروژه دارم اين ترم
    پروژم ترجمه كتابه
    اگه خوب ترجمش كنم چاپ مي شه
    من اين كتابو مي خوام هديه به مولا كنم
    و تصميم گرفتم هر مقداري كه از ترجمش درآمد داشتم همشو براي
    سپاه مولا خرجش كنم

    روز سوم يه اتفاقي افتاد

    و من اونجا فهميدم خدا خيلي دوسم داره كه
    به همه حرفام توجه كرد
    بهم ثابت شد كه خدا خيلي دوسم داره


    من به اين رسيدم كه اعضاي بدنم يه امانت از جانب خدا به من هست
    من بايد اين امانتو خوب نگه دارم
    و پاك پاك به خدا تحويل بدم
    با اين فكر فهميدم بايد امانتداري هم رو در خودم تقويت كنم
    چيزي كه امانت دارم رو نبايد هديه كنم
    بايد از خودم مايه بزارم

    هم سپاهي اين تازه يه درس از اعتكاف بود
    بازم چيزاي ديگه هست حتما براتون تعريف مي كنم

    خوب تا اينجا كه از هديه خودم گفتم
    يكي ديگه گفت كه مي خواد يكي از گناهاشو بزاره كنار
    يكي ديگه هم گفت جونشو
    يكي بر گشت گفت:
    من واسه مولا يه قرآن گرفتم كه بزارم تو مسجد
    بعد گفت مي خوام كه يه دورم بخونيمو ثوابشو هم بديم مولا
    هم سپاهي اين قرآنو كه هر كسي مي خوند يه حسي ديگه داشت
    به بقيه معتكفين مي گفتيم اين هديه مولا هست اول يه طوري تعجب مي كرد بعد با
    حسو حال مي خوندش
    هم سپاهي مي خواي چند شما هم شرکت کني تو اين هديه
    اگه خواستي بهم بگو حتي يک آيه هم شده براتون مي دم
    حتي يه آيه

    هم سپاهي
    حالا شما چي؟
    شما هم بگو چي مي خواي هديه كني به مولا
    روز پدر هنوز تموم نشده هاااااا
    هر چند مي دونم يه هديه خوب براشون گرفتيد
    اگه مي شه به ما هم بگو چي گرفتي
    --------------------
    خوشحالم هم سپاهي
    اعتکاف منو به خودم آورد خيلي خوب بود
    براي هم سربازا دعا کردم
    که قوي بشن و مشکلاتشون طوري حل بشه که با خيال راحت خدمت مولارو کننند

    هم سپاهي
    مولا هم چنان منتظره فعاليتامون بيشتر کنيم
    وعده ما بهشت ان شا الله


    ان شا الله مولا كمكمون مي كنه

    الهم عجل لوليک الفرج

    سلام برادر خوبم.

    ببخشيد كه مدتيه سر نمي زنم.

    مطلب زيبايي بود.

    من هم به روزم.

    خوشحال مي شم سر بزنيد.

    يا علي

     <      1   2   3   4   5      >