• وبلاگ : شلمچه
  • يادداشت : جنگ تمام شد اما ...
  • نظرات : 18 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     

    انگار همين ديروز بود يا قرار است فردا تازه ساعت 6 صبح 23/10/65 بيايد- آخر شب از كنار نهر خيٌن آمده بودم مقرتاكتيكي-با دو تا از دوستانم-جلسه شب تمام شد -در كانال خوابيدييم-اگر چه شبهاي عمليات تا حدي تردد كم است-ولي آمبولانس ها مرتب در حركت بودند.در تنها عملياتي كه دلم شور ميزد همين كربلاي 5 بود.وقتي شهدا را ميديدم كه روي زمين افتاده اند -ميگفتم اگه من بودم چي ميشد؟يك روز قبلش روز 21/10/65 تو خط نخلستان انبوهي بود. يه پل كوچك هم بود يه بسيجي اومد رد شه بره اون ور افتاد -بعدي من كشوندم عقب- معلوم شد يكي از عراقي ها بالاي يكي از نخلهاي مقابل با سيمينوف موضع گرفته- اون روز متاسفانه با همه مواظبت كه دو سمت اين پل گذاشته بودم به مدت يك و نيم ساعت 3 تا از بچه ها رو شهيد كرد-تا اينكه چهار نفري شعاع مقابل را با دوربين تقسيم كردييم تا اون قاتل رو پيدا كنيم- خلاصه يه عزيز دلاور ارتشي اومد با يه دوربين قدرتمند فوق العاده غنيمتي وقتي ماجرا را بهش گفتم -دوربين را راه اندازي كرد با يك شرط كه اگر اون پيداش كرد خودش بزنش-نزديك ساعت 10 و نيم صبح بود كه با استتار نسيتا خوبي كه قاتل بي رحم داشت پيداش كرد-منم ديدمش - بعد قريب 20 نفر را هماهنگ كردييم كه اون شعاع را بعد علامت و تير اول همه اونجا رو به گلوله ببندن -

    خودش با نشانه دقيق از بالا دمرش كرد پائين بعد براي اينكه اثر رواني مورد كم رنگ بشه همرمان فرياد بچه ها بزنيد هم كشيد-كه اون 20 نفر هم تير زدند-الان هم جبهه رفته ها گله و طلبي ندارند- حرف بقيه هم مهم نيست -هر چند بايد براي مردم بازگو بشه-كه كشورهاي اروپائي براي نوه هاي سربازهاي كشته شده جنگ جهاني دومشون؟؟؟ چها كه نميكنند-بگذرم -غم دل چو گفتن ندارد-چو گفتن ندارد شنفتن ندارد

    از مردم گله اي نيست- اگر از سر ندانستن مطلبي حرفي به ايثارگران و خوانواده محترم شهدا بزنن -- خدا نگذرد از كساني كه مقام و منزلت اين عزيزان را اين مقدار پائين آوردند- برادرم جانباز هفتاد درصد جنگ است دخترش فوق ليسانس روان شناسي باليني دارد و پسرش فوق ديپلم آي تي يك و نيم سال است كه بيكارند و بنياد هيج غلطي براي اينها نكرده - تازه در خود اين بنياد هم دكان و دستگاهي است كه بيا و ببين -- فقط اميدوارم روسياهي خيلي ها رو فرداي قيامت نزد شهدا ببينم و بس-- باور كنيد خدا را شكر ديگر بر مردم هم ثابت شده كه ايثارگران و خوانواده هايشان هر موقعي لازم باشد -- آقايان صداشون ميكنند-

    يا حسين(آنچه در وقت سحر ناله مظلوم كند.

    به خدا كي اثر خنجر مسموم كند

    صبح ساعت 10 به شناسايي مي رود صاحب دفتر را مي گويم، حسن عزيز را به همراه برادر مجيد بقايي و برادر مومنيان و قلاوند و رضواني و مرتضي صفار و محمد باقري برادرش به منطقه فکه مي رود - سمت راست جاده اسفالته و در يک سنگر ديده باني 4-5 کيلومتري دشمن، شروع مي کنند به شناسايي ارتفاعات حمرين و فوقي ...
    ساعت 12 ظهر است ... صداي قاري قرآن به گوش مي رسد ... ادامه در وب سرافرازان
    ***************************
    منتظر نظراتتان هستيم
    ***************************
    الهي شهيد شي
    سلام.پيشاپيش فرارسيدن ماه پر برکت رمضان را به شما تبريک مي گويم.
    با نماز درياي بيکران منفعت به روزم ومنتظرم حضور گرم شما هستم ونظر هم يادتون نره.[گل][بدرود]

    سلام

    وبلاگ مذهبيه واقعا زيبايي داريد ادم دلش هواي شهدارو مي کنه

    خوشحال ميشم به کلبه ي حقيرونه ي ما يه سري بزنيد اگه خوشتون اومد لينک کنيد من ميخواهم بااجازتون شما رو لينک کنم

    اميدوارم مموفق باشيد

    در پناه حق

    salamun alaikum
    mamnu az in k ba ghodume sabzetan mahfele ma ra mozayyan mikonid va ensha"Allah k hamegi morede shfa"ate shohadaye islam gharar begirim

    va menAllah altofigh
    eltemase du"a
    شهيد محمدرضا شفيعي چهارده ساله بود که عزم جبهه کرد
    ولي چون سنّش کم بود قبولش نمي کردند. بالأخره يک روز خودش شناسنامه اش را
    يکسال بزرگتر کرد و به آرزويش رسيد.
    وقتي به مادرش گفت مي خواهم به
    جبهه بروم ، مادرش گفت..........ادامه در وب سرافرازان
    *******************
    اميدوارم موفق و پيروز باشيد
    *******************
    الهي شهيد شي

    سلام عليكم همسنگر ،خدا قوت

    انشاءالله سلامت و تندرست باشيد و به شهدا خدمت كنيد يا علي !

    **رحيل**

    www.nimpelak.parsiblog.com

    سلام عليکم,

    به حمدالله ماهي ديگر اين توقيق نسيبم شد تا آخرين دستنوشته از شهيد بزرگوارمان که در صندوق امانات دبيرستان ايشان به جاي مانده بود را در وبلگ خوشان قرار دهم. اميد آنکه مورد رضاي پروردگار, ائمه(ع) و اين شهيد بزرگوار و همه ي علاقمندان به اين آثار واقع شود, انشاالله.

    و من الله التوفيق.
    التماس دعا...
    در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آيت الله سيد مرتضي علم‌الهدي ديده به جهان گشود.
    از 6 سالگي به فراگيري قرآن پرداخت. وي بسيار اهل مطالعه بود. در دبيرستان
    با تشکيل انجمن اسلامي و سخنراني فعاليتهايي خود را آغاز نمود. در سال
    1356 در رشته تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد...ادامه در وب سر افرازان
    *******************
    شرمنده که مدتي نبودم
    *******************
    الهي شهيد شي

    سلام دوست عزيز.

    مطلب دردناكي بود واقعا...

    به من هم يه سري بزنيد

    ياحق

    سلام زيبا بود عيد شمامبارك

    تاريخ انقلاب را سياه نکنيم ...

    جهت ادامه مطلب به پايگاه اطلاع رساني هادي نيوز قدم رنجه بفرمائيد ...

    سلام بر شما

    خسته نباشيد انشاالله

    هرچند دير اما من هم به نوبه خودم اين ايام خجسته وشعبانيه رو به شما وبقيه دوستان تبريك ميگم

    1آپ در وبلاگم گذاشتم كه موفقيتش مستلزم نظر و حضور گرمتون در وبلاگ منه

    منتظرم تا بيايد و در اين امر شرکت كنيد

    منتظر حضور گرمتون هستم

    خدانگهدار

    سلام
    عيد عاشقانه هاي ظهور است. بر شما مبارک.
       1   2   3      >